داستانهای عبرت آموز و کوتاه و عامیانه
|
1393 / 5 / 31، 01:48 عصر,
|
|||
|
|||
شاعر و فرشته
شاعر و فرشته اي با هم دوست شدند.فرشته پري به شاعر داد و شاعر ، شعري به فرشته. شاعر پر فرشته را لاي دفتر شعرش گذاشت و شعرهايش بوي آسمان گرفت و فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت. خدا گفت : ديگر تمام شد.ديگر زندگي براي هر دوتان دشوار مي شود زیرا زمین برای شاعر غیر قابل تحمل می شود و آسمان برای فرشته تنگ.... |
|||
4 کاربر به خاطر ارسال این پست از فرید تشکر کردهاند: مرضیه, مرتضی, محمد حسین, سوزان |
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 50 مهمان