1394 / 7 / 8، 11:15 عصر
با ســلام...
ضمن قدردانی از تلاشهای شایسته حضرتعالی که در مدت کوتاهی با تاسیس این سایت توانستید اینچنین بیماران وخانوادهایشان را به هم بشناسید و با مسئولیت خطیرخود اینچنین گام های بلند را جهت تمامی عزیزان بردارید،آرزومندم با استعانت از خداوند متعال در انجام وظایف خود و دیگر همکارانتان، همیشه موفق و مؤید باشید.
خدا را شاکرم از اینکه به من فرصتی داد تا بتوانم با نگارش بخشی از مشکلات این بیماران در سطح کشور عزیزمان،زندگی آنان را متحول نمایم.و بنویسم از زنان و مردانی که با داشتن رنج بزرگ کم بینایی با عزت نفس زندگی می کنند و خم به ابرو نمی آورند، بیمارانی که نماد استقامت و پایداری هستند، و مسئولینی در کشور چه در بخش دولت و چه در بخش خانه ملت(مجلس)توانسته اند آنها را درک کنند که خود بیمار یا بیماردار و یا دلسوز واقعی بوده اند. بیمارانی که خود و خانواده اشان جای گریه کردن،موهایشان سفیدو صورتها همه چروکیده گردیده، و در کُنج اتاق خودباعجزوناتوانی خودخیلی درمانده و تنها روز خود را به شب میرسانند ،آنها کسانی هستند که وقتی دلشان می گیردو یا کاری را که بلد هستند ولی قادر به انجام آن نمی باشند و در معابر عمومی با تنه به مردان و زنان و در سوار شدن در وسایل نقلیه عمومی بر اثر ضعف بینایی شدیدبه اشتباه روی پای مسافران آن هم از جنس مخالف نشسته و نگرانی زمانی است که طرف خانم باشد که در این مواقع صدها دشنام و کتک و حتی کار به کلانتری کشیده شده و حتی پاسگاه بدرستی تشخیص بیماری را نداده و شبی را در بازداشتگاه بسر برده و همه این بیماران کم بینا با مشکل شبکیه بدور از چشم یا گوش هرانسانی، حتی خانواده و عزیزترین کسان خود ،اشک های خود را سرازیر و این کار هرشب و روز آنان می باشد تا با این کار جسم و روح خودرا به آرامش برسانند.و در برخورد با دیگران با لبخندهای مصنوعی، وچهره ای بظاهرشاد همچون نقاب در نزد دیگران، خود را شاد نشان دهند...آنها حتی قادر به حرکت به نقطه ای ناآشنا نیستند تا در خلوت خود داد بزنند و خودشان را از غم وغصه تخلیه و سبک نمایند ولی آنها مجبور می شوند همه دردها و رنجهای خود را بریزند در دلشان ، تا همه فقط لبخندش را ببینند و بگویند چه دل خوشی دارند آنها ، هر وقت از زمین و زمان خسته میشوند با دل خودنجوا می کنند و غم خود را فرو می ریزند در دلی که به وسعت دریاست.
آنان کسانی نیستند جز "بیماران صعب العلاج شبکیه چشمی"،که با روز کوری شدید و نابینایی مطلق در شب هیچ جایی را نمی توانند رویت کنند.معلولانی توانمند و نخبه ازبیماری " آرپی" گرفته تا "اشتارگات" و "لبر" بله هرچند بنده خود کوله باری از درد هستم ، ولی هیچگاه اجازه نداده ام این درد مرا از پای در بیاورد، اجازه نداده ام خانواده ام بخاطر این حال و روزم ،گریه ام را ببینند و یا دیگران برای من دلسوزی کنند. روزهایی که دلم می گیرددر همین وب سایت و انجمن دوستی که فضایی همراه با آرامشم را برای من و دیگر همدردانم ایجاد نموده اند، همگی شروع به نوشتن می کنیم، با خدایمان، با همنوعانمان حرف میزنم،درددل میکنیم و با دوستان شوخی می کنیم ،و خود من بیشتر وقتها در مقابل مخاطبانم که همه بیمار یا خانواده های آنان می باشد به اجبار در تلفن همراهم به ظاهر خودم را شاد نشان می دهم و بلند میخندم و روحیه می دهم و وقتی دلم از همه عالم و آدم می گیرد بیشتر به دیگران انرژی می دهم چرا چون طبع و سرشت من چنین آمیخته شده، اینگونه رفتارهای من انگار باعث شک و تردید بعضی دوستانم شده و آنها فهمیده اند که وقتی اینگونه رفتار می کنم غمی بزرگ در دل دارم…
امیدوارم مجلسی ها از جمله فراکسیون اجتماعی به مشکلات این بیماران که نه بینا هستند و نه نابینا توجه خاص نمایند.
خُب و اما محورهای اصلی که مجلسیان با وضع قوانین و دولت مردان هم با اجرا در صدد توانمندسازي آن باشند:
-توجه وزارت بهداست و درمان به این بیماران جهت تعیین بودجه:
با توجه به اینکه این بیماریهای یاد شده همه صعب العلاج و ژنتیکی می باشد بخاطر پیشگیری و اثر بخشی بیشتر در تحقیقات محققین در کشور و همچنین مشاوره بیشتر به این بیماران و خانواده های آنان و جلوگیری از چنین معلولیتی قبل از ازدواج و یا در دوران قبل از بارداری، تصمیمی اتخاد گردد تا چنین بیماری ریشه کن و همچنین درحال حاضر جهت آنالیز نمودن و مدتیشن خون این تعداد بیماران که جمعیتی بالغ بر 60هزارنفر به بالا می باشند، با گنجاندن و پیش بینی بودجه توسط وزارت بهداشت ودرمان و تصویب آن توسط مجلس نسبت به رفع و اصلاح آن اقدام شود.
-تهيه مسكن
(اختصاص وام مسکن بدون هیچگونه بهره بانکی)
-ايجاد اشتغال
حذف شرایط سنی برای معلولان حتی تا 45سالگی جهت استخدام در ادارات دولتی فرصت داشته باشند.همچنین(اختصاص 5 درصد سهمیه استخدامی بجای 3درصد یا بدون آزمون و رقابت، یا بین خود معلولان آزمون برگزار و گزینش صورت گردد).
در حالی که این قانون درسالها قبل تصویب شده بود،اما منفعل ماند و متاسفانه در جریان بازنگری لایحه جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت توسط دولت، این قانون حذف شده که به هیچ وجه برای معلولان قابل قبول نیست.حذف قانون ۳ درصدی استخدام معلولان در دستگاهها و نهادهای دولتی،در پیش نویس بازنگری لایحه جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت که به دولت ارائه شد، سهم استخدامی معلولان به ۵ درصد ارتقاء یافته بود اما نه تنها ۵ درصد تصویب نشد بلکه ۳ درصد قانون استخدام نیز حذف شده که تمامی دوستان معلول از مسئولان می خواهند نسبت به بازنگری این لایحه و برخی از مفاد آن انتقاداتی دارند.
-قانون بازنشستگی و ازکارافتادگی
(بازنشسته شدن افراد معلول با20سال سابقه کاربجای 30سال رقابت و شانه به شانه با افراد سالم در محیط کار.در واقع مثل سختی کار محاسبه گردد.هردوسال یکسال به سابقه محاسبه گردد.)
-حمايتهاي اجتماعي پايدارهمچون حمايتهاي بيمهاي
-حمایت دولت در تعیین بعضی معلولیتها بعنوان بیماری خاص و صعب العلاج
(همکاری بهزیستی و وزارت بهداشت و مجلس شورای اسلامی در تائید و تصویب آن بدون فوت وقت).
-معافیت بیمه و مالیات معلولان در حقوق ودستمزد(ماهیانه) افراد شاغل معلول.
-در ماده ۳ این قانون تامین و تحویل وسایل کمک توانبخشی مورد نیاز افراد معلول بر عهده سازمان بهزیستی گذاشته شده است.و از آنجایی که در چند سال گذشته سازمان بهزیستی هیچ پولی برای ارائه وسایل توانبخشی از معلولان دریافت نمیکرد اما در لایحه جدید عنوان شده که دولت در قبال ارائه وسایل توانبخشی به معلولان باید از آنها هزینهای حداقلی دریافت کند.
در اینجا باید گفت که معلولی که کار، اشتغال و حتی مستمری ندارد چگونه میتواند هزینه این خدمات و وسایل را پرداخت کند؟!!!
اين نظرات و پیشنهادهایی که در بالا اشاره گردید فقط جهت رويكرد توانمندسازي معلولان می باشد که باعث تحول اساسی در بین معلولان درون کشور خواهد شد که بينظير و تحول اساسی در زندگی آنان ایجاد خواهد کرد.هر چقدر مجلس با قوانین و دولت در اجرای قوانین توانمند و منسجم و اجرایی عمل كنند و پذيراي معلولان باشند دغدغه تمامی این عزیزان مرتفع خواهد شد و مباحث فرهنگي و رواني را از نظر ابنيه و دسترسيهاي عمومي آماده تر خواهد کرد.
در بعضی از مسائل ابتدایی این عزیزان ، هنوزدربدوراه هستیم همانندتردد و سفر که جزء حقوق اوليه و ابتدايي شهروندان بیمار کم بینای شبکیه در شهر و ادارات و مراکز بهداشتی ... که انجام آن در ادارات مربوطه و در فضای شهری توسط شهرداري ها باید انجام شود تا تردد در شهر آسانتر باشد همچنین بايد شرايطي را فراهم كنيم كه نهتنها تردد با وسايل حملونقل براي شهروندان معلول آسان شود بلكه فضاهاي شهري و معابر نيز بهطور كامل مناسبسازي شوند.در اين خصوص اقدامات شايسته یی انجام شده ولی ناتمام و بدون نظرخواهی خود بیماران که هر کدام خود در این زمینه یک کارشناس هستند، میتوانند استفاده کنند.یک مورد کوچک را بنده بعنوان مثال ذکر می کنم : در خطوط و ایستگاهای مترو یک واگن مترو در یک نقطه مشخص در ایستگاه به بیماران معلول و(کم بینا و نابینا و ویلچری)اختصاص یابد.و عبورومرور این افراد در ایستگاه بجای "خط ممتد زرد" با "چراغ تو کار" در سطح ایستگاه مجهز گردد.تمام استانها و مراکز آن و بترتیب شهرستانها تلاش کنند بهزودي شهرهاي بدون مانع و كممانع را آماده كنند. توانمندسازي معلولان بزرگترين خدمتي است كه ميتوان به آنها كرد و بزرگترين آرزويي است كه خود این عزیزان دارند، آرزويي كه البته چندان دور نيست و همه براي تحقق آن باید تلاش كنند.توجه نمودن جدی اداره های دولتی به حقوق اشخاص دارای معلولیت که با قوانین مجلس و اجرای دولت محقق می گردد.
درحال حاضر این لایحه که به ۲ بخش تقسیم شده؛ بخشی از آن به صورت برنامه دولت در ارتباط با حمایت از حقوق معلولان در دولت به تصویب رسیده و بخشی از آن نیز تنظیم شده تا به صورت لایحه و برای تبدیل شدن به قانون به مجلس شورای اسلامی ارائه شود.متاسفانه سازمان بهزیستی بیماران کم توان را نادیده میگیردیکی دیگر از مشکلاتی که در قانون معلولان وجود دارد این است که تعریف دقیقی از افراد معلول وجود ندارد. بسیاری از افراد کم توان در بیشتر نقاط دنیا از حقوق معلولان برخوردار میشوند اما در ایران این خدمات فقط به معلولین شدید ارائه میشود. بیمارانی مانند بیماران با مشکل شبکیه در طول زمان بتدریج بینایی خود را از دست می دهند و فقط نور می بینند و دیدشان به زوال کشیده شده و توانایی بینایی و حتی حرکتی خود را از دست میدهند و کارایی آنها سال به سال کمتر میشود. این دسته از بیماران به ظاهر مانند آدمهای سالم زندگی میکنندالبته در نوجوانی، اما آنها در مراکز شغلی و دانشگاهی ووو در رقابتی نابرابر و ناجوانمردانه مشغول هرچند که باید تفاوتهایی در قانون پیش بینی شود مثلازمان کار مناسب برای آنها معمولا به صورت پاره وقت باشد.و حتی سازمان تامین اجتماعی هم در زمان بیمه این بیماران حتی اگر ظاهرا در سلامت ظاهری باشند، حداقل آنها را به عنوان معلول 50 درصدی به بالا بشناسد. با این حال تا وقتی که روی پای خودشان راه میروند و نیاز به حمایت مالی برای تهیه معیشت خود و خانواده و دارو و درمان ندارند،باید تسهیلاتی ویژه برای آنها در نظر گرفت تا دلگرم به کار باشند و با امید این راه را ادامه دهند و برای آنها وضع شود وقانون در عملکرد خود ضعف نشان ندهد و باید آنان را همچون مشاغل سخت با حقوق و مزایای کامل بازنشستگی و از کار افتادی در نظر بگیرد.
-درحال حاضر اکثر خدمات اجتماعی و اقتصادی دولت تنها به معلولان شدید و خیلی شدید ارائه میشود، در حالی که باید این خدمات در اختیار تمامی معلولان نیازمند قرارگیرد.من خود شاهد بوده ام برخی از معلولان با وجود معلولیت شدید به علت وضعیت مالی بالا نیازی به دریافت مستمری ماهیانه و یا سایرخدمات از نهادها وسازمانهای حمایتی را ندارند امادربین همین اینها معلول با درصد کم معلولیت وجود داشته که به شدت نیازمند دریافت این خدمات بوده.
درلایحه جدید حمایت از حقوق معلولان با تغییراتی که به ضرر معلولان است به تصویب هیات وزیران رسیده است.و علت این امر این است که از جامعه هدف کمتر استفاده و نظرخواهی کردند تنها راهی که برای معلولان باقی مانده این است که شما برادر بزرگوار نظرات و خواسته های ما را به گوش نمایندگان مجلس و اعضای فراکسیون حمایت از حقوق معلولان برسانید تا حقوق آنها بیش از این نادیده گرفته نشود.
-و تمام این مواردی که در بالا به آن اشاره کردم میخواهم در یک کلام خلاصه و به فراکسیون مجلس انعکاس دهید تمامی معلولان در سطح کشور همانند "جانبازان "درصد بندی دقیق گردند و تمامی خدماتی که به آن جانبازان تعلق می گیرد بدون هیچ گونه کم و کاستی به این عزیزان در کشور تعلق گیرد .
با سپاس ازجنابعالی/-ادامه دارد...
ضمن قدردانی از تلاشهای شایسته حضرتعالی که در مدت کوتاهی با تاسیس این سایت توانستید اینچنین بیماران وخانوادهایشان را به هم بشناسید و با مسئولیت خطیرخود اینچنین گام های بلند را جهت تمامی عزیزان بردارید،آرزومندم با استعانت از خداوند متعال در انجام وظایف خود و دیگر همکارانتان، همیشه موفق و مؤید باشید.
خدا را شاکرم از اینکه به من فرصتی داد تا بتوانم با نگارش بخشی از مشکلات این بیماران در سطح کشور عزیزمان،زندگی آنان را متحول نمایم.و بنویسم از زنان و مردانی که با داشتن رنج بزرگ کم بینایی با عزت نفس زندگی می کنند و خم به ابرو نمی آورند، بیمارانی که نماد استقامت و پایداری هستند، و مسئولینی در کشور چه در بخش دولت و چه در بخش خانه ملت(مجلس)توانسته اند آنها را درک کنند که خود بیمار یا بیماردار و یا دلسوز واقعی بوده اند. بیمارانی که خود و خانواده اشان جای گریه کردن،موهایشان سفیدو صورتها همه چروکیده گردیده، و در کُنج اتاق خودباعجزوناتوانی خودخیلی درمانده و تنها روز خود را به شب میرسانند ،آنها کسانی هستند که وقتی دلشان می گیردو یا کاری را که بلد هستند ولی قادر به انجام آن نمی باشند و در معابر عمومی با تنه به مردان و زنان و در سوار شدن در وسایل نقلیه عمومی بر اثر ضعف بینایی شدیدبه اشتباه روی پای مسافران آن هم از جنس مخالف نشسته و نگرانی زمانی است که طرف خانم باشد که در این مواقع صدها دشنام و کتک و حتی کار به کلانتری کشیده شده و حتی پاسگاه بدرستی تشخیص بیماری را نداده و شبی را در بازداشتگاه بسر برده و همه این بیماران کم بینا با مشکل شبکیه بدور از چشم یا گوش هرانسانی، حتی خانواده و عزیزترین کسان خود ،اشک های خود را سرازیر و این کار هرشب و روز آنان می باشد تا با این کار جسم و روح خودرا به آرامش برسانند.و در برخورد با دیگران با لبخندهای مصنوعی، وچهره ای بظاهرشاد همچون نقاب در نزد دیگران، خود را شاد نشان دهند...آنها حتی قادر به حرکت به نقطه ای ناآشنا نیستند تا در خلوت خود داد بزنند و خودشان را از غم وغصه تخلیه و سبک نمایند ولی آنها مجبور می شوند همه دردها و رنجهای خود را بریزند در دلشان ، تا همه فقط لبخندش را ببینند و بگویند چه دل خوشی دارند آنها ، هر وقت از زمین و زمان خسته میشوند با دل خودنجوا می کنند و غم خود را فرو می ریزند در دلی که به وسعت دریاست.
آنان کسانی نیستند جز "بیماران صعب العلاج شبکیه چشمی"،که با روز کوری شدید و نابینایی مطلق در شب هیچ جایی را نمی توانند رویت کنند.معلولانی توانمند و نخبه ازبیماری " آرپی" گرفته تا "اشتارگات" و "لبر" بله هرچند بنده خود کوله باری از درد هستم ، ولی هیچگاه اجازه نداده ام این درد مرا از پای در بیاورد، اجازه نداده ام خانواده ام بخاطر این حال و روزم ،گریه ام را ببینند و یا دیگران برای من دلسوزی کنند. روزهایی که دلم می گیرددر همین وب سایت و انجمن دوستی که فضایی همراه با آرامشم را برای من و دیگر همدردانم ایجاد نموده اند، همگی شروع به نوشتن می کنیم، با خدایمان، با همنوعانمان حرف میزنم،درددل میکنیم و با دوستان شوخی می کنیم ،و خود من بیشتر وقتها در مقابل مخاطبانم که همه بیمار یا خانواده های آنان می باشد به اجبار در تلفن همراهم به ظاهر خودم را شاد نشان می دهم و بلند میخندم و روحیه می دهم و وقتی دلم از همه عالم و آدم می گیرد بیشتر به دیگران انرژی می دهم چرا چون طبع و سرشت من چنین آمیخته شده، اینگونه رفتارهای من انگار باعث شک و تردید بعضی دوستانم شده و آنها فهمیده اند که وقتی اینگونه رفتار می کنم غمی بزرگ در دل دارم…
امیدوارم مجلسی ها از جمله فراکسیون اجتماعی به مشکلات این بیماران که نه بینا هستند و نه نابینا توجه خاص نمایند.
خُب و اما محورهای اصلی که مجلسیان با وضع قوانین و دولت مردان هم با اجرا در صدد توانمندسازي آن باشند:
-توجه وزارت بهداست و درمان به این بیماران جهت تعیین بودجه:
با توجه به اینکه این بیماریهای یاد شده همه صعب العلاج و ژنتیکی می باشد بخاطر پیشگیری و اثر بخشی بیشتر در تحقیقات محققین در کشور و همچنین مشاوره بیشتر به این بیماران و خانواده های آنان و جلوگیری از چنین معلولیتی قبل از ازدواج و یا در دوران قبل از بارداری، تصمیمی اتخاد گردد تا چنین بیماری ریشه کن و همچنین درحال حاضر جهت آنالیز نمودن و مدتیشن خون این تعداد بیماران که جمعیتی بالغ بر 60هزارنفر به بالا می باشند، با گنجاندن و پیش بینی بودجه توسط وزارت بهداشت ودرمان و تصویب آن توسط مجلس نسبت به رفع و اصلاح آن اقدام شود.
-تهيه مسكن
(اختصاص وام مسکن بدون هیچگونه بهره بانکی)
-ايجاد اشتغال
حذف شرایط سنی برای معلولان حتی تا 45سالگی جهت استخدام در ادارات دولتی فرصت داشته باشند.همچنین(اختصاص 5 درصد سهمیه استخدامی بجای 3درصد یا بدون آزمون و رقابت، یا بین خود معلولان آزمون برگزار و گزینش صورت گردد).
در حالی که این قانون درسالها قبل تصویب شده بود،اما منفعل ماند و متاسفانه در جریان بازنگری لایحه جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت توسط دولت، این قانون حذف شده که به هیچ وجه برای معلولان قابل قبول نیست.حذف قانون ۳ درصدی استخدام معلولان در دستگاهها و نهادهای دولتی،در پیش نویس بازنگری لایحه جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت که به دولت ارائه شد، سهم استخدامی معلولان به ۵ درصد ارتقاء یافته بود اما نه تنها ۵ درصد تصویب نشد بلکه ۳ درصد قانون استخدام نیز حذف شده که تمامی دوستان معلول از مسئولان می خواهند نسبت به بازنگری این لایحه و برخی از مفاد آن انتقاداتی دارند.
-قانون بازنشستگی و ازکارافتادگی
(بازنشسته شدن افراد معلول با20سال سابقه کاربجای 30سال رقابت و شانه به شانه با افراد سالم در محیط کار.در واقع مثل سختی کار محاسبه گردد.هردوسال یکسال به سابقه محاسبه گردد.)
-حمايتهاي اجتماعي پايدارهمچون حمايتهاي بيمهاي
-حمایت دولت در تعیین بعضی معلولیتها بعنوان بیماری خاص و صعب العلاج
(همکاری بهزیستی و وزارت بهداشت و مجلس شورای اسلامی در تائید و تصویب آن بدون فوت وقت).
-معافیت بیمه و مالیات معلولان در حقوق ودستمزد(ماهیانه) افراد شاغل معلول.
-در ماده ۳ این قانون تامین و تحویل وسایل کمک توانبخشی مورد نیاز افراد معلول بر عهده سازمان بهزیستی گذاشته شده است.و از آنجایی که در چند سال گذشته سازمان بهزیستی هیچ پولی برای ارائه وسایل توانبخشی از معلولان دریافت نمیکرد اما در لایحه جدید عنوان شده که دولت در قبال ارائه وسایل توانبخشی به معلولان باید از آنها هزینهای حداقلی دریافت کند.
در اینجا باید گفت که معلولی که کار، اشتغال و حتی مستمری ندارد چگونه میتواند هزینه این خدمات و وسایل را پرداخت کند؟!!!
اين نظرات و پیشنهادهایی که در بالا اشاره گردید فقط جهت رويكرد توانمندسازي معلولان می باشد که باعث تحول اساسی در بین معلولان درون کشور خواهد شد که بينظير و تحول اساسی در زندگی آنان ایجاد خواهد کرد.هر چقدر مجلس با قوانین و دولت در اجرای قوانین توانمند و منسجم و اجرایی عمل كنند و پذيراي معلولان باشند دغدغه تمامی این عزیزان مرتفع خواهد شد و مباحث فرهنگي و رواني را از نظر ابنيه و دسترسيهاي عمومي آماده تر خواهد کرد.
در بعضی از مسائل ابتدایی این عزیزان ، هنوزدربدوراه هستیم همانندتردد و سفر که جزء حقوق اوليه و ابتدايي شهروندان بیمار کم بینای شبکیه در شهر و ادارات و مراکز بهداشتی ... که انجام آن در ادارات مربوطه و در فضای شهری توسط شهرداري ها باید انجام شود تا تردد در شهر آسانتر باشد همچنین بايد شرايطي را فراهم كنيم كه نهتنها تردد با وسايل حملونقل براي شهروندان معلول آسان شود بلكه فضاهاي شهري و معابر نيز بهطور كامل مناسبسازي شوند.در اين خصوص اقدامات شايسته یی انجام شده ولی ناتمام و بدون نظرخواهی خود بیماران که هر کدام خود در این زمینه یک کارشناس هستند، میتوانند استفاده کنند.یک مورد کوچک را بنده بعنوان مثال ذکر می کنم : در خطوط و ایستگاهای مترو یک واگن مترو در یک نقطه مشخص در ایستگاه به بیماران معلول و(کم بینا و نابینا و ویلچری)اختصاص یابد.و عبورومرور این افراد در ایستگاه بجای "خط ممتد زرد" با "چراغ تو کار" در سطح ایستگاه مجهز گردد.تمام استانها و مراکز آن و بترتیب شهرستانها تلاش کنند بهزودي شهرهاي بدون مانع و كممانع را آماده كنند. توانمندسازي معلولان بزرگترين خدمتي است كه ميتوان به آنها كرد و بزرگترين آرزويي است كه خود این عزیزان دارند، آرزويي كه البته چندان دور نيست و همه براي تحقق آن باید تلاش كنند.توجه نمودن جدی اداره های دولتی به حقوق اشخاص دارای معلولیت که با قوانین مجلس و اجرای دولت محقق می گردد.
درحال حاضر این لایحه که به ۲ بخش تقسیم شده؛ بخشی از آن به صورت برنامه دولت در ارتباط با حمایت از حقوق معلولان در دولت به تصویب رسیده و بخشی از آن نیز تنظیم شده تا به صورت لایحه و برای تبدیل شدن به قانون به مجلس شورای اسلامی ارائه شود.متاسفانه سازمان بهزیستی بیماران کم توان را نادیده میگیردیکی دیگر از مشکلاتی که در قانون معلولان وجود دارد این است که تعریف دقیقی از افراد معلول وجود ندارد. بسیاری از افراد کم توان در بیشتر نقاط دنیا از حقوق معلولان برخوردار میشوند اما در ایران این خدمات فقط به معلولین شدید ارائه میشود. بیمارانی مانند بیماران با مشکل شبکیه در طول زمان بتدریج بینایی خود را از دست می دهند و فقط نور می بینند و دیدشان به زوال کشیده شده و توانایی بینایی و حتی حرکتی خود را از دست میدهند و کارایی آنها سال به سال کمتر میشود. این دسته از بیماران به ظاهر مانند آدمهای سالم زندگی میکنندالبته در نوجوانی، اما آنها در مراکز شغلی و دانشگاهی ووو در رقابتی نابرابر و ناجوانمردانه مشغول هرچند که باید تفاوتهایی در قانون پیش بینی شود مثلازمان کار مناسب برای آنها معمولا به صورت پاره وقت باشد.و حتی سازمان تامین اجتماعی هم در زمان بیمه این بیماران حتی اگر ظاهرا در سلامت ظاهری باشند، حداقل آنها را به عنوان معلول 50 درصدی به بالا بشناسد. با این حال تا وقتی که روی پای خودشان راه میروند و نیاز به حمایت مالی برای تهیه معیشت خود و خانواده و دارو و درمان ندارند،باید تسهیلاتی ویژه برای آنها در نظر گرفت تا دلگرم به کار باشند و با امید این راه را ادامه دهند و برای آنها وضع شود وقانون در عملکرد خود ضعف نشان ندهد و باید آنان را همچون مشاغل سخت با حقوق و مزایای کامل بازنشستگی و از کار افتادی در نظر بگیرد.
-درحال حاضر اکثر خدمات اجتماعی و اقتصادی دولت تنها به معلولان شدید و خیلی شدید ارائه میشود، در حالی که باید این خدمات در اختیار تمامی معلولان نیازمند قرارگیرد.من خود شاهد بوده ام برخی از معلولان با وجود معلولیت شدید به علت وضعیت مالی بالا نیازی به دریافت مستمری ماهیانه و یا سایرخدمات از نهادها وسازمانهای حمایتی را ندارند امادربین همین اینها معلول با درصد کم معلولیت وجود داشته که به شدت نیازمند دریافت این خدمات بوده.
درلایحه جدید حمایت از حقوق معلولان با تغییراتی که به ضرر معلولان است به تصویب هیات وزیران رسیده است.و علت این امر این است که از جامعه هدف کمتر استفاده و نظرخواهی کردند تنها راهی که برای معلولان باقی مانده این است که شما برادر بزرگوار نظرات و خواسته های ما را به گوش نمایندگان مجلس و اعضای فراکسیون حمایت از حقوق معلولان برسانید تا حقوق آنها بیش از این نادیده گرفته نشود.
-و تمام این مواردی که در بالا به آن اشاره کردم میخواهم در یک کلام خلاصه و به فراکسیون مجلس انعکاس دهید تمامی معلولان در سطح کشور همانند "جانبازان "درصد بندی دقیق گردند و تمامی خدماتی که به آن جانبازان تعلق می گیرد بدون هیچ گونه کم و کاستی به این عزیزان در کشور تعلق گیرد .
با سپاس ازجنابعالی/-ادامه دارد...