1393 / 8 / 20، 09:25 عصر
تو اتوبان داشتم لايي ميكشيدم يه زانتيا اومد كنارم گفت: داري لايي ميكشي؟
گفتم په نه په دارم واست عربي ميرقصم.
گفت د نه د كنترل نامحسوس ام
بزن بغل شاباشتو بدم!
گفتم په نه په دارم واست عربي ميرقصم.
گفت د نه د كنترل نامحسوس ام
بزن بغل شاباشتو بدم!