قطعه های عاشقانه و اشعار زیبا و عاشقانه
|
1393 / 7 / 8، 10:06 عصر,
|
|||
|
|||
شعری که می گویند آیت الله بهجت(ره) دراواخر عمر شریفشان زمزمه میکردند....
با كدام آبرويی روز شمارش باشيم؟ عصرها منتظر صبح بهارش باشيم؟ سال ها منتظر سيصد و اندی مرد است آنقدر مرد نبوديم كه يارش باشيم... گيرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد مركبی نيست كه راهی ديارش باشيم سال ها در پی كار دل ما افتاده يادمان رفت كمی در پی كارش باشيم ما چرا؟ خوبترين ها به فدای قدمش حيف او نيست كه ما ميثم دارش باشيم؟ اگر آمد خبر رفتن ما را بدهيد به گمانم كه بنا نيست كنارش باشيم... اللهم عجل لولیک الفرج |
|||
7 کاربر به خاطر ارسال این پست از فرید تشکر کردهاند: ملیحه, محمد81, محمد حسین, فاطمه, سوزان, خدیجه, افشین |
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 13 مهمان