قطعه های عاشقانه و اشعار زیبا و عاشقانه
|
1393 / 6 / 28، 05:45 عصر,
|
|||
|
|||
جواب هما میر افشار به شعر کوچه فریدون مشیری
بی تو من زنده نمانم بی تو طوفان زده دشت جنونم صید افتاده بخونم تو چسان می گذری غافل از اندوه درونم ؟ بی من از کوچه گذر کردی و رفتی بی من از شهر سفر کردی و رفتی قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم تا خم کوچه بدنبال تو لغزید نگاهم تو ندیدی نگهت هیچ نیفتاد براهی که گذشتی چون در خانه ببستم ، دگر از پای نشستم ، گوئیا زلزله آمد ، گوئیا خانه فرو ریخت سر من بی تو من در همه شهر غریبم بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدائی برنخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی تو همه بود و نبودی ، تو همه شعر و سرودی چه گریزی ز بر من ؟ که ز کویت نگریزم گر بمیرم ز غم دل ، به تو هرگز نستیزم من و یک لحظه جدائی ؟ نتوانم ، نتوانم بی تو من زنده نمانم ..... |
|||
7 کاربر به خاطر ارسال این پست از فرید تشکر کردهاند: ملیحه, محمد81, محمد حسین, فاطمه, عاطفه, سوزان, خدیجه |
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 31 مهمان