1393 / 3 / 9، 11:01 صبح
"تنهاعشقم"
من این شب زنده داری را دوست ندارم
من این پریشان حالی را دوست ندارم
بغض آسمان دلتنگی را دوست ندارم
گذشت و دلم پریشان ات شد ،
بیشتر گذشت و دلم دیوانه ات شد
من این دیوانگی هایت را دوست دارم
چه بگویم از دلم ، چه بگویم از این روزها ،
هر چه بگویم ، حتی این تکرار لحظه ها
باز با تو بودن را دوست دارم
بی قرارم ، ساختم با بیماری ات ،
نشستم به انتظار درمان ات ،
من این انتظارها و بی قراریها را دوست دارم
چونکه تو را دارم ، به امید درمان ات بی قرارم،
به امیددرمان ات اینجا مثل یک پرنده ی گرفتارم
به امیدش نشسته ام در برابر غروب ،
ولی بدان!
این غروب را با تمام نگاه هایش دوست دارم
من این مهربانی هایت را دوست دارم ،
هر چه گرم باشی با دلم،
من این گرمای وجودت را دوست دارم
من این شب زنده داری را دوست ندارم
من این پریشان حالی را دوست ندارم
بغض آسمان دلتنگی را دوست ندارم
گذشت و دلم پریشان ات شد ،
بیشتر گذشت و دلم دیوانه ات شد
من این دیوانگی هایت را دوست دارم
چه بگویم از دلم ، چه بگویم از این روزها ،
هر چه بگویم ، حتی این تکرار لحظه ها
باز با تو بودن را دوست دارم
بی قرارم ، ساختم با بیماری ات ،
نشستم به انتظار درمان ات ،
من این انتظارها و بی قراریها را دوست دارم
چونکه تو را دارم ، به امید درمان ات بی قرارم،
به امیددرمان ات اینجا مثل یک پرنده ی گرفتارم
به امیدش نشسته ام در برابر غروب ،
ولی بدان!
این غروب را با تمام نگاه هایش دوست دارم
من این مهربانی هایت را دوست دارم ،
هر چه گرم باشی با دلم،
من این گرمای وجودت را دوست دارم