1393 / 8 / 26، 01:05 صبح
هنر استعفا، هنری که هر فرد شاغلی باید بداند
میز کار خود را جمع میکنید. کشوهای خود را برای آخرین بار بررسی میکنید و کاغذها را برمیدارید. فایلهای شخصی را از روی کامپیوتر پاک میکنید.
کتابهایی را که آورده بودید میبرید و از در شرکت بیرون میآیید.
برای همه ما پیش آمده یا میآید که بخواهیم محل کار فعلی خود را ترک کنیم. ممکن است از حقوق و مزایای خود ناراضی باشیم. شاید هم از سختی کار. بعید هم نیست که همکارانی داشته باشیم که حتی گرسنگی و در خانه ماندن هم، به همكاري با آنها میارزد.
معمولا در چنین شرایطی هرگز به این فکر نمیکنیم که شاید روزی بخواهیم به محل کار خود برگردیم یا اینکه به هر حال دنیای کار کوچک است و دیر یا زود دوباره با هم روبهرو میشویم. معمولا خیلی از ما در این شرایط، عمدا یا سهوا پلهای پشت سر خود را به آتش میکشیم. هنر ترک شغل، چنان هنر مهمی است که اکثر نشریات دنیا به آن پرداختهاند. فوربس مینویسد: چگونه برویم که بتوانیم برگردیم؟ بیزینسنیوز از روشهای هوشمندانه ترک شغل صحبت میکند. یو اس نیوز، از اصول ترک محترمانه و مودبانه شغل میگوید. هیدر هومان هم بهطور اختصاصی در مورد ترک نخستین شغل صحبت میکند. مطالب مطرحشده در این حوزه کم نیستند. در اینجا مهمترین مطالب مرتبط را گردآوری کردهایم و با هم مرور میکنیم:
1. توجه داشته باشید که هزینه استعفا را برای خودتان کاهش دهید. استعفا به هر حال هم برای کارمند و هم برای شرکت هزینه دارد. هزینه استعفا برای کارمند، زمانی است که باید برای جستوجوی کار جدید وقت بگذارد و همچنین دل بریدن از مجموعهای است که برای آن زحمت کشیده است. تحمل ریسک و دشواریهای آشنایی با محیط کار جدید هم از جمله هزینههای او است. استعفا برای سازمان هم هزینه دارد. باید به دنبال همکار جدید بگردد. احتمالا برای آموزش همکار قبلی هزینههای زمانی و مالی زیادی شده. کارمند قبلی با مشتریان و همکاران ارتباطهایی را شکل داده که باید همه از اول ساخته شوند.
2. معمولا ما در زمان ترک یک شرکت، به دلیل نارضایتی، بیشتر به دنبال افزایش هزینههای شرکت هستیم تا کاهش هزینههای خودمان. شاید خیلی از ما ناراحت نشویم که کار شرکت زمین بماند یا اینکه لااقل وقتی میبینیم در جستوجوی همکار جدید دچار مشکل هستند، برای لحظاتی – هر چند کوتاه – در دلمان احساس رضایت کنیم. ما فراموش میکنیم که در چنین تصمیمهایی، مهم این است که سود خودمان را حداکثر و هزینههای خودمان را حداقل کنیم. ایجاد بار هزینه برای دیگران، جز ارضای کوتاهمدت حس انتقام، حاصلی نخواهد داشت. ضمن اینکه در بلندمدت میتواند به شکلهای مختلف برای خودمان دردسر ایجاد کند.
3. تشكرکنید. بعید است تمام روزها و ماهها و سالهایی که در محیط کار هستید، لحظات تلخ و نامطلوبی را تجربه کرده باشید. به هر حال لحظات خوب، تجربههای خوب، فرصتهای خوب هم بوده است. از کسانی که در محیط کار بودهاند، تشکر کنید. حتی اگر شده به سختی بگردید و خاطره خوبی را که داشتهاید با آنها مرور کنید. برای شکایت کردن همیشه فرصت هست و اتفاقا وقتی گردوغبار بحث و دلگیریها فرونشست، شکایت اثر عمیقتری هم دارد؛ ولی ما معمولا میگوییم: بگذار حرف نگفته باقی نماند! ممکن است بمیرم و این یک جمله برای همیشه در دلم بماند! اعتراضهایی که در فضای ملتهب استعفا مطرح میشوند، جدی گرفته نمیشوند، خاصیتی هم ندارند. به بدترین شکل ممکن هم پاسخ داده میشوند یا مورد بیتوجهی قرار میگیرند.
اگر گلایهای هم دارید و قصد انتقام دارید، زمان مناسب برای شلیک گلوله گلایه، ایام استعفا نیست. با تشکر کردن، احساس خوبی باقی میماند. مسیری برای اینکه در آینده همکارانتان را ببینید و نیز اگر از شما حرف شد، در مورد شما قضاوت بهتری داشته باشند. زندگی دائما در حال تغییر است. ما هرگز نمیدانیم آن فرد کلیدی که یک سال بعد، میتواند منشا یک تحول بزرگ در زندگی ما باشد، چه کسی خواهد بود.
4. زمان استعفا، زمانی نیست که تمام خشم فروخورده خود را خالی کنید. زمانی است که تصویری از حرفهای و پخته بودن خودمان در ذهن اطرافیان ایجاد کنیم. به هر حال، پس از ترک سازمان، حرفهای مختلفی از ما نقل خواهد شد. اين قضاوتها در بلندمدت میتواند سرنوشت ما را بسازد! در دنیای جدید فاصله انسانها از هم، یک کلیک بیشتر نیست.
5. اگر به هر دلیل، آینده شغلی خود را در آن مجموعه نمیبینید، زمانی که در موقعیت خوب هستید، سازمان را ترک کنید. اگر مجموعه خود را دوست ندارید و فکر میکنید که میخواهید دیر یا زود آنجا را ترک کنید، تا آخرین لحظه ممکن، در آنجا نمانید: زمانی که مجموعه به هم میریزد، مشکلات مالی جدی میشود، تنشها افزایش مییابد و همه به دنبال مقصری هستند که زودتر مجموعه را ترک کند شاید جا برای کار و زندگی دیگران بازتر شود! به خاطر داشته باشیم که یکی از نامطلوبترین توضیحات در مورد گذشته شغلی میتواند این باشد که: «دیگر پروژه تمام شده بود و به من نیاز نداشتند». یا اینکه: «دیگر نمیتوانستند حقوق من را بدهند». تینا نیکولای، به شوخی میگوید: اگر مدیر اداری هستید و قرار به تعدیل کارکنان است، خودتان را بهعنوان آخرین نفر تعدیل نکنید! آنها یک سازمان بزرگ را ترک کردهاند و شما یک اتاق خالی را!
6. حرفهای برخورد کنید: روند رسمی را طی کنید. اگر قرار است فرمهایی امضا شود. اگر قرار است مدارکی تحویل شود. اگر قرار است به نفر بعدی آموزشهایی داده شود. هیچ زمینه شغلی وجود ندارد که در کمتر از دو هفته بتوان آن را به صورت کامل رها کرد. زمینههایی هم وجود دارند که ممکن است دوران گذار و تحویل به نفرات بعدی، بیش از یک سال طول بکشد.
از اصول دیگر حرفهای بودن این است که در مورد استعفا همیشه اول با سرپرست مستقیم خود حرف بزنید و بعد به سراغ مدیران بالاتر یا واحد اداری بروید. این کار، جدای از حرفهای بودن، حداقل رفتار دوستانه دو همکار با هم است. مدیران و سرپرستان اگر ببینند که همکارشان بدون اطلاع آنان وارد مسیر استعفا شده، در مقابل همکاران خود احساس شرمندگی میکنند.
7. روی کارتان متمرکز بمانید. با همان دقت همیشگی کارتان را انجام بدهید. در مورد کار بعدیتان و اینکه آنجا چه موقعیتی و چه حقوق و مزایایی خواهید داشت، صحبت نکنید. هیچوقت این حس را به اطرافیان خود ندهید که به خاطر کار بهتر در حال ترک کار هستید. حتی اگر با مدیرتان حرف میزنید نقدهای خود را به شرایط فعلی بگویید؛ اما آنجا را با محل جدیدی که قصد دارید بروید، مقایسه نکنید. شما تا آخرین لحظه عضو این مجموعه هستید؛ دقیقا تا آخرین لحظه.
میز کار خود را جمع میکنید. کشوهای خود را برای آخرین بار بررسی میکنید و کاغذها را برمیدارید. فایلهای شخصی را از روی کامپیوتر پاک میکنید.
کتابهایی را که آورده بودید میبرید و از در شرکت بیرون میآیید.
برای همه ما پیش آمده یا میآید که بخواهیم محل کار فعلی خود را ترک کنیم. ممکن است از حقوق و مزایای خود ناراضی باشیم. شاید هم از سختی کار. بعید هم نیست که همکارانی داشته باشیم که حتی گرسنگی و در خانه ماندن هم، به همكاري با آنها میارزد.
معمولا در چنین شرایطی هرگز به این فکر نمیکنیم که شاید روزی بخواهیم به محل کار خود برگردیم یا اینکه به هر حال دنیای کار کوچک است و دیر یا زود دوباره با هم روبهرو میشویم. معمولا خیلی از ما در این شرایط، عمدا یا سهوا پلهای پشت سر خود را به آتش میکشیم. هنر ترک شغل، چنان هنر مهمی است که اکثر نشریات دنیا به آن پرداختهاند. فوربس مینویسد: چگونه برویم که بتوانیم برگردیم؟ بیزینسنیوز از روشهای هوشمندانه ترک شغل صحبت میکند. یو اس نیوز، از اصول ترک محترمانه و مودبانه شغل میگوید. هیدر هومان هم بهطور اختصاصی در مورد ترک نخستین شغل صحبت میکند. مطالب مطرحشده در این حوزه کم نیستند. در اینجا مهمترین مطالب مرتبط را گردآوری کردهایم و با هم مرور میکنیم:
1. توجه داشته باشید که هزینه استعفا را برای خودتان کاهش دهید. استعفا به هر حال هم برای کارمند و هم برای شرکت هزینه دارد. هزینه استعفا برای کارمند، زمانی است که باید برای جستوجوی کار جدید وقت بگذارد و همچنین دل بریدن از مجموعهای است که برای آن زحمت کشیده است. تحمل ریسک و دشواریهای آشنایی با محیط کار جدید هم از جمله هزینههای او است. استعفا برای سازمان هم هزینه دارد. باید به دنبال همکار جدید بگردد. احتمالا برای آموزش همکار قبلی هزینههای زمانی و مالی زیادی شده. کارمند قبلی با مشتریان و همکاران ارتباطهایی را شکل داده که باید همه از اول ساخته شوند.
2. معمولا ما در زمان ترک یک شرکت، به دلیل نارضایتی، بیشتر به دنبال افزایش هزینههای شرکت هستیم تا کاهش هزینههای خودمان. شاید خیلی از ما ناراحت نشویم که کار شرکت زمین بماند یا اینکه لااقل وقتی میبینیم در جستوجوی همکار جدید دچار مشکل هستند، برای لحظاتی – هر چند کوتاه – در دلمان احساس رضایت کنیم. ما فراموش میکنیم که در چنین تصمیمهایی، مهم این است که سود خودمان را حداکثر و هزینههای خودمان را حداقل کنیم. ایجاد بار هزینه برای دیگران، جز ارضای کوتاهمدت حس انتقام، حاصلی نخواهد داشت. ضمن اینکه در بلندمدت میتواند به شکلهای مختلف برای خودمان دردسر ایجاد کند.
3. تشكرکنید. بعید است تمام روزها و ماهها و سالهایی که در محیط کار هستید، لحظات تلخ و نامطلوبی را تجربه کرده باشید. به هر حال لحظات خوب، تجربههای خوب، فرصتهای خوب هم بوده است. از کسانی که در محیط کار بودهاند، تشکر کنید. حتی اگر شده به سختی بگردید و خاطره خوبی را که داشتهاید با آنها مرور کنید. برای شکایت کردن همیشه فرصت هست و اتفاقا وقتی گردوغبار بحث و دلگیریها فرونشست، شکایت اثر عمیقتری هم دارد؛ ولی ما معمولا میگوییم: بگذار حرف نگفته باقی نماند! ممکن است بمیرم و این یک جمله برای همیشه در دلم بماند! اعتراضهایی که در فضای ملتهب استعفا مطرح میشوند، جدی گرفته نمیشوند، خاصیتی هم ندارند. به بدترین شکل ممکن هم پاسخ داده میشوند یا مورد بیتوجهی قرار میگیرند.
اگر گلایهای هم دارید و قصد انتقام دارید، زمان مناسب برای شلیک گلوله گلایه، ایام استعفا نیست. با تشکر کردن، احساس خوبی باقی میماند. مسیری برای اینکه در آینده همکارانتان را ببینید و نیز اگر از شما حرف شد، در مورد شما قضاوت بهتری داشته باشند. زندگی دائما در حال تغییر است. ما هرگز نمیدانیم آن فرد کلیدی که یک سال بعد، میتواند منشا یک تحول بزرگ در زندگی ما باشد، چه کسی خواهد بود.
4. زمان استعفا، زمانی نیست که تمام خشم فروخورده خود را خالی کنید. زمانی است که تصویری از حرفهای و پخته بودن خودمان در ذهن اطرافیان ایجاد کنیم. به هر حال، پس از ترک سازمان، حرفهای مختلفی از ما نقل خواهد شد. اين قضاوتها در بلندمدت میتواند سرنوشت ما را بسازد! در دنیای جدید فاصله انسانها از هم، یک کلیک بیشتر نیست.
5. اگر به هر دلیل، آینده شغلی خود را در آن مجموعه نمیبینید، زمانی که در موقعیت خوب هستید، سازمان را ترک کنید. اگر مجموعه خود را دوست ندارید و فکر میکنید که میخواهید دیر یا زود آنجا را ترک کنید، تا آخرین لحظه ممکن، در آنجا نمانید: زمانی که مجموعه به هم میریزد، مشکلات مالی جدی میشود، تنشها افزایش مییابد و همه به دنبال مقصری هستند که زودتر مجموعه را ترک کند شاید جا برای کار و زندگی دیگران بازتر شود! به خاطر داشته باشیم که یکی از نامطلوبترین توضیحات در مورد گذشته شغلی میتواند این باشد که: «دیگر پروژه تمام شده بود و به من نیاز نداشتند». یا اینکه: «دیگر نمیتوانستند حقوق من را بدهند». تینا نیکولای، به شوخی میگوید: اگر مدیر اداری هستید و قرار به تعدیل کارکنان است، خودتان را بهعنوان آخرین نفر تعدیل نکنید! آنها یک سازمان بزرگ را ترک کردهاند و شما یک اتاق خالی را!
6. حرفهای برخورد کنید: روند رسمی را طی کنید. اگر قرار است فرمهایی امضا شود. اگر قرار است مدارکی تحویل شود. اگر قرار است به نفر بعدی آموزشهایی داده شود. هیچ زمینه شغلی وجود ندارد که در کمتر از دو هفته بتوان آن را به صورت کامل رها کرد. زمینههایی هم وجود دارند که ممکن است دوران گذار و تحویل به نفرات بعدی، بیش از یک سال طول بکشد.
از اصول دیگر حرفهای بودن این است که در مورد استعفا همیشه اول با سرپرست مستقیم خود حرف بزنید و بعد به سراغ مدیران بالاتر یا واحد اداری بروید. این کار، جدای از حرفهای بودن، حداقل رفتار دوستانه دو همکار با هم است. مدیران و سرپرستان اگر ببینند که همکارشان بدون اطلاع آنان وارد مسیر استعفا شده، در مقابل همکاران خود احساس شرمندگی میکنند.
7. روی کارتان متمرکز بمانید. با همان دقت همیشگی کارتان را انجام بدهید. در مورد کار بعدیتان و اینکه آنجا چه موقعیتی و چه حقوق و مزایایی خواهید داشت، صحبت نکنید. هیچوقت این حس را به اطرافیان خود ندهید که به خاطر کار بهتر در حال ترک کار هستید. حتی اگر با مدیرتان حرف میزنید نقدهای خود را به شرایط فعلی بگویید؛ اما آنجا را با محل جدیدی که قصد دارید بروید، مقایسه نکنید. شما تا آخرین لحظه عضو این مجموعه هستید؛ دقیقا تا آخرین لحظه.