*تاثیر بخشش بر سلامت فردو دیگران - نسخهی قابل چاپ +- انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران (http://rpsiran.ir/forum/.) +-- انجمن: پرسش و پاسخ حقوقی/ دینی/ روانشناسی (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=61) +--- انجمن: مشاوره روانشناسی (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=31) +--- موضوع: *تاثیر بخشش بر سلامت فردو دیگران (/showthread.php?tid=3404) |
*تاثیر بخشش بر سلامت فردو دیگران - امیرعلی - 1394 / 2 / 24 در پست ذیل شما دوستان با دلایل لزوم بخشیدن دیگران و تاثیر آن بر سلامت فرد و نیز راهکارهایی در این راستا آشنا می شوید.
گ
[b] چرا بخشیدن سخت است؟ [/b]
ا
نمی توانیم عمل فرد را از خود او جدا کنیم و اغلب باور نداریم که کسی که ما را آزرده است هیچ نکته مثبتی داشته باشد.
از سوی دیگر خودگویی های منفی ما مانع بخشش دیگریست. ما غالبا حرفهای زیر را با خود تکرار می کنیم :
"او را نمی بخشم چون در این صورت او هیچگاه مسئولیت کارهایی که انجام داده است را نمی پذیرد.”
"اگر او را ببخشم ریا کرده ام چون در باطن میلی به بخشیدن اوندارم."
"فــقط افراد ضعیف گذشت می کنند."
"حتماً به خاطر شخصیت پستش بوده که مرا آزرده است."
"آدم بی حواس و بی دقتی است."
"او برای من ارزشی قائل نیست"
"از قصد این کار را انجام داده.”
و طرف مقابل را با خشونت هر چه تمام تر قضاوت خواهیم کرد.
پژوهشهای مختلف نشان می دهد ، بخشیدن دیگران به کاهش استرس ( وکاهش بیماریهای مزمن مرتبط با استرس) ، کاهش فشار خون ، سلامت قلب، روابط سالمتر وشادی بیشتر کمک می کند. همچنین بخشش اشتباهات دیگران می تواند به بهتر ماندن مغز و بهبود شرایط روانی فرد نیز کمک نماید.
از سوی دیگر بخشیدن تنها راه متوقف نمودن چرخه خشونت ایجاد شده است. ما وقتی کسی را نمی بخشیم در نهان دل آرزو داریم او از این نبخشیده شدن توسط ما آسیب ببیند و در حقیقت در پی انتقام از او هستیم. با بخشیدن او خشونت و انتقام از میانه ارتباط به کناری می رود و سلامت روابط افزایش می یابد.
[b]در متون مقدس در ترویج صفت بخشایش سخن بسیار رفته است که از آن جمله می توان به دو مورد زیر اشاره کرد: [/b]
ـ گناه دیگران را ببخشید تا خدا گناهان شما را ببخشد.
ـ قضاوت نکنید تا در مورد شما قضاوت نشود ، ببخشید تا بخشیده شوید.
در مورد اهمیت بخشیدن دیگران همین بس که در نظر بگیریم شاید این شرایط برای خود ما هم پیش آید و ما نیز روزی نیازمند بخشیده شدن از جانب دیگران شویم. پس قانون کارما را به یاد آوریم و بومرنگ خود را به سمت بخشش افراد پرتاب کنیم تا با بخشیده شدن از جانب دیگران به سمتمان بازگردد.
[b] چگونه می توانیم در راه بخشیدن دیگران قدم برداریم؟ [/b]
باید در نظر داشته باشیم، بخشیدن دیگری عمل او در گذشته را پاک نخواهد کرد بلکه فقط در لحظه اکنون ، حال بهتری به ما خواهد داد. نبخشیدن دیگری مانند گرفتن زغال گداخته در دست است و فقط به خودمان آسیب می رساند. و با درک آسیب نبخشیدن دیگران باید برای این مهم قصد نماییم.
بخشیدن به معنای فراموش کردن آزردگیمان و بازگرداندن فرد آسیب رسان به جایگاه قبلیش نیست. بلکه به این معناست که ما رنجشی را که از آسیب وارده همواره به ما می رسد از بین می بریم.
ما می توانیم کسی را ببخشیم در حالیکه عمل او را نبخشیده ایم و در این حالت در صلح بیشتری با خو به سر می بریم. بخشیدن لازمه اش این نیست که وانمود کنیم چیزی اتفاق نیفتاده و یا این که درد و رنج ناشی از خلاف دیگران را پنهان کنید. بلکه با آگاهی برای بخشیدن تصمیم می گیریم.
برای بخشیدن دیگران اولین قدم این است که خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و احساس او ، مخصوصا ناتوانی های او را در نظر بگیریم. ببینیم چرا او دست به چنین کاری زده است. از خودتان بپرسید، " این فرد ممکن است چه دردی در گذشته تجربه کرده باشد که باعث شده الان اینطور رفتار کند؟" بعد از اینکه این سوال را از خودتان پرسیدید، سعی کنید پاسخ آن را در ذهنتان مجسم کنید. آیا در بچگی کسی او را دوست نداشته؟ آیا والدین یا معلم هایش با او بدرفتاری کرده اند؟ احتمالا همه از او انتقاد کرده و او را پس می زده اند و نتیجه آن دردی شده است که شما می بینید.سعی کنیم کسی که ما را آزرده از دیدگاهی انسانی بفهمیم. این حس که او برای خوشحالی خودش ما را آزرده باید به این فکر که او راه دیگری بلد نبوده و گیج و سردر گم بوده تغییر کند. دیگری را به عنوان یک انسان کامل ببینیم که مورد محبت خداست و هر چه بیشتر روی نکات مثبت او تمرکز کنیم. و همواره در نظر داشته باشیم که آیا ما صلاحیت تنبیه کردن دیگران را داریم؟ به خاطر آوردن مواردی که خودمان دیگری را آزرده ایم و آگاهی به میزان منیت مان در هنگام نبخشیدن دیگران هم می تواند به بخشیدن دیگران کمک کند.
و همواره در نظر بگیریم که آیا عمل (گناه) بعضی از افراد آنقدر منفیست که استحقاق بخشش را نداشته باشند.
گام دیگر این است که از موضوع فاصله بگیریم و به عنوان یک داستان به آن نگاه کنیم. فرآیند انتقال و حوادث قبلی که باعث رنجش ما شده است را نیز ببینیم. مسئولیت حوادث زندگیمان را بپذیریم. فقط وقتی می توانیم قدمی در جهت بهبود اوضاع برداریم که دست از سرزنش دیگران بکشیم و نقش خودمان را نیز ببینیم. ملامت کردن دیگران بهانه ایست برای نپرداختن به واقعیت، بهانه ای برای قدم برنداشتن .
کنترل خشم در زمان آزردگی و بعد از آن نیز یکی از راهکارهای بخشیدن دیگران است. زمانیکه بتوانیم خشم خود را کنترل کنیم و نیاز به ابرز خشم به هر صورت را در خود از بین ببریم گام موثری در جهت بخشایش برداریم.با این کار میل به درس دادن ، تنبیه و اجرای عدالت را نیز باید مهار کنیم.
در هنگام بخشیدن دیگران، فرد باید رنجهای فراوانی که ناشی از خلاف و پیامدهای عاطفی و روانی است، را بر طرف کند. بایستی دنبال راه حلی باشد که بتواند از اشتغال ذهنی خود نسبت به اتفاقی که در گذشته رخ داده است بکاهد. و به این منظور برای تخلیه عواطف منفی خود برنامه ریزی کند.
فرد رنجیده باید وقت کافی برای ادراک تمام جنبه های آسیبش اختصاص دهد. درسی که از آسیب وارده گرفته را نادیده نگیرد. کامل کردن سوگواری و سپس فرصت شفا دادن به خود بدهید.
همواره به یاد داشته باشیم وقتی کسی را می بخشیم کسی که بیش از همه از این بخشش سود می بیند خودمان هستیم نه دیگری. و ما توان این را داریم که زندگی طرف مقابل را نیز تغییر دهیم. رها کردن خودمان و آزاد شدن از دیگری.
پدر و مادر
هر کس درزندگی به بهترین گونه ای که می داند عمل می کند. در این راه اشتباهات بسیاری مرتکب می شود گاه بر اساس اطلاعات غلط عمل می کند و گاه کارهای احمقانه از او سر می زند. با این حال در همه این موارد او به بهترین نحو ممکن عمل کرده است. هیچکس کامل و بی عیب نیست.
والدین ما نیز به بهترین نحوی که می دانستند به تربیت ما پرداختند. آنها بر اساس اطلاعاتی که داشتند و با شهامت قدم در قلمرو ناشناخته دوران بچه داری گذاشتند. سرزنش کردن مداوم آنها بخاطر عدم انجام صحیح وظایف پدر و مادری کاری عبث و بیهوده است.
بعضی ها هرگز والدین خود را نمی بخشند و زندگی خود را طوری تنظیم می کنند که به آنها نشان دهند که وظایف خود را بخوبی انجام نداده اند...
در واقع می خواهند بگویند: این تقصیر شماست که من ورشکسته، تنها و غمگینم. پس حال بنشینید و رنج کشیدنم را تماشا کنید.
[b] تمرین آرامبخشی برای بخشش خود و والدین [/b]
ابتدا خود را آرام نمایید ، عضلات خود را شل کرده و امواج مغز خود را مانند حالت قبل از خواب (آلفا) کنید. برای رسیدن به این حالت ممکن است مجبور باشید از راهنماهای تمرین آرامبخشی استفاده کنید. پس از رسیدن به این حالت ، خود را در ۵ یا ۶ سالگی تجسم کنید. به ژرفای چشمهای این کودک بنگرید و آرزوی صمیمانه اش را دریابید. کودکان اغلب فقط محبت صادقانه و گرم شما را می خواهند. پس آغوش خود را به روی این کودک بگشایید و این کودک را بغل کنیدو با محبت و ملایمت به او بگویید که چقدر دوستش دارید و برای شما عزیز است. همه چیز این بچه را تحسین کنید و به او بگویید که اگر از او اشتباهی سر بزند کوچکترین اشکالی ندارد. به او قول بدهید که در هر شرایطی با او خواهید بود. اکنون بگذارید این بچه آنقدر کوچک شود که در قلب شما جای بگیرد. چهره کوچکش را ببینید که که سرش را بالا کرده و به شما نگاه می کند. تا می توانید محبت خود را نثارش کنید.
اکنون مادر خود را نیز به صورت دخترکی ۴ یا ۵ ساله مجسم کنید که وحشتزده است و جویای محبت و هراسان از اینکه این محبت را کجا پیدا کند. آغوش خود را به روی او بگشایید و این دختر بچه را بغل کنید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید و برای شما عزیز است. به او اطمینان بدهید که می تواند به شما تکیه کند و همواره در هر شرایطی با او خواهید بود. وقتی آرام گرفت و احساس ایمنی کرد، بگذارید آن قدر کوچک شود که در قلب شما جا بگیرد. او را نیز با کودک خود در قلبتان جا دهید، تا محبت خود را به یکدیگر نثار کنند.
اکنون پدر خود را نیز به صورت پسر بچه ای سه یا چهار ساله مجسم کنید که وحشتزده و گریان و جویای محبت است و اشک می ریزد چون نمی داند به کجا پناه ببرد.آغوش خود را بگشایید و این پسر بچه لرزان را نیز آرام کنید. نوازش کنان قربان صدقه اش بروید و بگذارید بفهمد که چقدر دوستش دارید. این احساس را به او بدهید که برای همیشه در کنارش خواهید بود.هر وقت اشکهایش خشک شد و احساس کردید که این پسر بچه آرام و قرار گرفته است بگذارید او نیز در قلب شما بماند تا این بچه های کوچک بتوانند عشق خود را نثار یکدیگر کنند و شما نیز همگی آنها را دوست بدارید.
در قلب ما آنقدر محبت هست که می توانید با آن تمام این سیاره را شفا دهیم. اما اکنون بگذارید از این محبت برای شفای خودمان استفاده کنیم. تابش گرما و ملاطفت و ملایمت را در کانون دل خود احساس کنید.
[b] تمرین آرامبخشی برای پایان دادن به نفرت [/b]
این تمرین را فقط یکبار انجام دهید!
چشمان خود راببندید و خاموش و آرام بنشینید.
به آن کس که برای شما بخشیدنش از همه سخت تر است بیندیشید.
واقعا دوست دارید با او چه کنید؟ او برای اینکه عفو و بخشش شما را به دست بیاورد چه باید بکند؟ مجسم کنید که هم اکنون همان کار را کرده است. جزئیات را نیز تصور کنید. هرگاه که احساس کردید کارتان تمام شده است، زمان را کوتاه کنید و بگذارید که این حس برای ابد خاتمه یابد.
معمولا در این زمان احساس سبکی و آرامش می کنید و بخشیدن برای شما آسانتر می شود.
[b] تمرین آرامبخشی بخشایش [/b]
آرام بنشینید و چشمان خود را ببندید و بگذارید که جسم و ذهنتان استراحت کند.
خود را در یک صحنه تئاتر مجسم کنید.
شخصی که شما را آزرده و نیاز به بخشیدنش دارید بر صحنه تئاتر است.
سعی کنید او را به روشنی ببینید.
سپس تمام موهبتهای نیکو را برای او مجسم کنید. همه موهبتهایی که برای او پر معنا خواهد بود.او را با داشتن آن موهبتها متبسم و خوشبخت ببینید.
چند دقیقه این تصویر را نگه دارید، آنگاه بگذلرید محو شود.
وقتی او صحنه را ترک کرد ، خود را بر صحنه قرار دهید.
ببینید که همه موهبتهای نیکو به سراغ شما نیز می آید. خود را نیز متبسم و شاد ببینید.
نعمت کائنات در اختیار همه ماست.
[b] خودگویی بخشایش: [/b]
برای ایجاد امکان بخشیدن دیگران، می توانیم جملاتی را با خود تکرار کنیم و آنها را جایگزین جملات خودگویی های معمولمان نماییم. این جملات از طریق آگاهیمان وارد لایه های ذهنمان می شود و به فرآیند بخشایش دیگران کمک می کند. بهترین جمله هایی که در این موارد می توان به کار برد در زیر پیشنهاد می شوند:
من خودم را برای ... می بخشم.
کسی که لازم است ببخشم ... است. و من او را برای ... می بخشم.
متشکرم، من اکنون تو را آزاد می کنم. |