انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران
: بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن حمایت ازبیماران چشمی آرپی،لبر و اشتارگات در ایران (http://rpsiran.ir/forum/.)
+-- انجمن: مسائل مربوط به انجمن (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: بخش نظرات و پیشنهادات بازدیدکنندگان و مهمانان (http://rpsiran.ir/forum/./forumdisplay.php?fid=66)
+--- موضوع: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان (/showthread.php?tid=4400)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - مهمان - 1395 / 5 / 24

سلام من خانمی هستم متولد 1362که نوز چشمم داره کاسته میشه . و در دو قدمی خودم اگر بخوام یک صورت یا یک شئی را نگاه کنم باید بالاتر نگاه کنم چون مستقیم نگاه کنم هیچی نمی بینم التماس می کنم جواب بدهید که آیا درمانی هست یا نه؟؟؟؟؟ من یه زن تنها هستم که باید کار کنم و مخارجم را تامین کنم و الان 2 سال بیشبره که نمی تونم کار کنم یا ادامه تحصیل بدم و حتی کتاب بخوانم ؟ و باید در یگ قدمی تلویزیونبشینم که بتونم نگاه کنم دکتر خواهش می کنم چواب من آواره را بدهید خسته ام


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - مهمان - 1395 / 5 / 26

سلام عریزم. دقیقا درد و حس 3 سال پیش من را داری. خیلی حس بدی هست که ادم تو جوانی احساس پیری بکنه و اینقدر ذهن وروحیش خسته باشه

الان خداراشکرکن که به لطفش تو کارداری اگه بخای با این روحیه بروی بیرون که خیلی بد میشه عزیزم توکل کردن به خدا یعنی همه چیز را بسپار به خدا. پشتت به خدا گرم باشه. مطمینم خدا خودش بهترینها را برات رقم میزنه


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - مهمان - 1395 / 5 / 26

سلام دوستان من عضو انجمنم وهمه منو میشناسین اگه تو کپ پست بذاشتم منو میشناختید .نمیدونم چی بگم از کجا بگم  به اینجا اومدم شاید جایی باشه که بتونم درد و دل کنم با این مشکل ارپیم .

من عاااشق  شوهروخونوادمم 2بچمم ولی شوهرمم واسه من وبچهاش وقت نمیزاره صبح زود که میره سرکار عصر کارش تموم میشه ولی نمیاد خونه میشینه پیش دوستاش ساعت 10-11 شب میاد خونه, تا اون موقع شب منتظر میمونیم بیاد بعد شام بخوریم هرچی هم بهش بگیم زودتر بیا حداقل ببینیمت میگه امشب دیر شد از فردا میام .حالم داره از این کلمه بهم بخوره دیگه حاضرم دیگه ازش نپرسم که این جواب رو نشنوم
من نه خواهر نه داداش دارم نمیدونم شاید همین باعث شده شوهزم تو خونه نمونه زیاد البته اخلاقای خووب هم داره مثلا تا حالا صداش رو روی ما بلند نکرده ولی خب بعضی وقتا هم اخماش توهمه  ولی با همه اینا عااشقشم
ولی واقعا دیگه روم فشاره از یه طرف مریضیم نمیزاره با کسی ارتباط داشته باشم از یه طرف هم که شوهرم اینجوری که  هست خب کم محلی میکنه من نیاز عاطفیم رو با چی بدست بیارم قربون خدا برم نمیدونم چرا خوبم نمیکنه
تو این چند روزه هم میخوایم خونمون رو عوض کنیم اون لج کرده میگه من نمیام شما میخواین برین میگه هرموقع عشقم کشید میام هر موقعم نخواستم که
هی مشکل روی مشکل
از یه طرفم نمیخوام بهش بی احترامی کنم با بحث و دعوا و .
تورو خدا دعا کنین برام مشکلام حل بشه منم واسه شماها دعا میکنم این همه نوشتم ولی بازم اروم نشدم فقط یکممم
ممنون که هستین.


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - فاطمـه - 1395 / 5 / 29

[quote pid='53844' dateline='1471373284']
مهمانسلام دوستان من عضو انجمنم وهمه منو میشناسین اگه تو کپ پست بذاشتم منو میشناختید .نمیدونم چی بگم از کجا بگم  به اینجا اومدم شاید جایی باشه که بتونم درد و دل کنم با این مشکل ارپیم .

من عاااشق  شوهروخونوادمم 2بچمم ولی شوهرمم واسه من وبچهاش وقت نمیزاره صبح زود که میره سرکار عصر کارش تموم میشه ولی نمیاد خونه میشینه پیش دوستاش ساعت 10-11 شب میاد خونه, تا اون موقع شب منتظر میمونیم بیاد بعد شام بخوریم هرچی هم بهش بگیم زودتر بیا حداقل ببینیمت میگه امشب دیر شد از فردا میام .حالم داره از این کلمه بهم بخوره دیگه حاضرم دیگه ازش نپرسم که این جواب رو نشنوم
من نه خواهر نه داداش دارم نمیدونم شاید همین باعث شده شوهزم تو خونه نمونه زیاد البته اخلاقای خووب هم داره مثلا تا حالا صداش رو روی ما بلند نکرده ولی خب بعضی وقتا هم اخماش توهمه  ولی با همه اینا عااشقشم
ولی واقعا دیگه روم فشاره از یه طرف مریضیم نمیزاره با کسی ارتباط داشته باشم از یه طرف هم که شوهرم اینجوری که  هست خب کم محلی میکنه من نیاز عاطفیم رو با چی بدست بیارم قربون خدا برم نمیدونم چرا خوبم نمیکنه
تو این چند روزه هم میخوایم خونمون رو عوض کنیم اون لج کرده میگه من نمیام شما میخواین برین میگه هرموقع عشقم کشید میام هر موقعم نخواستم که
هی مشکل روی مشکل
از یه طرفم نمیخوام بهش بی احترامی کنم با بحث و دعوا و .
تورو خدا دعا کنین برام مشکلام حل بشه منم واسه شماها دعا میکنم این همه نوشتم ولی بازم اروم نشدم فقط یکممم
ممنون که هستین.
[/quote]
سلام دوست گرامی سختتر از هرچیزی اینه ک یکی بیاد توزندگیت سالعها و روزها و شبها تو باهاش خاطره داشته باشی دوسش داشته باشی دیوونش باشی هرلحظه نگرانش باشی گاهی کنارت باشه ذوق کنی ک دوستت داره براش مهمی، اما گاهی هم از ی غریبه باهات غریبه تره بشه ندونی توزندگیش چ جایگاهی داری و کی هستی.شبا روزا گریه کنی زجر بکشی.خدایا تو ک از دل مامریضا خبر داری تو ک از همه دردامون غصه هامون خبر داشتی و داری تو قضاوت کن خدایا.منم مثه همین دوستمون هستم چیکار کردیم ک کسی ک دوسش داشتم ازم متنفر شده دلم خیلی گرفته.
ازروز اول زندگیم جز سختی و درد چیزی تو خاطرم نیست همسرم  اعتیاد داره هر کاری انجام دادم تا ترک کنه ولی نشد الان دیگه ناامیدم دیگه جون ندارم خسته خسته ام الان فهمیدم هیچکس نمیتونه کاری برام بکنه دختر5 سالشه ولی با این پدر چه جوری تربیتش کنم اگه مادر باشید میفهمید من چی میگم خدایا خودت که همه چیرو میبینی خدایا میخوام از این خونه با بچم برم ولی جور نمیشه خدایا بریدم از همه چیزو همه کس فقط تورو دارم  تنهام ندار لطفا کمکم کن برای خوشبختی بچم.


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - مهمان - 1395 / 6 / 5

سلام بچه ها منم حالم خیلی خرابه ارپی منو کشته دوست دارم بمیرم مامانم افسرده و مریضه من بی‌غریت هم هیچ کمکی ازم بر نمیاد پدرم هم همش اذیتش میکنه همیشه هم خونه پر دعوا و آبرو ریزی دارم دیوانه میشم هر روز احساس بدی دارم   هیچ فامیلی هو تو شاهین شهر نداریم ولی خواهشا قضاوت اشتباه درباره‌ی من نکنین خیلی دوست دارم خوب بزبشم ولی خوب خودمم افسرده و مریض شدم دست خودم نیست همش   تو خونه میمونم فقط صبحا تنها ساعت 9 میرم فضای سبز نزدیک خونم کلی گریه میکنم التماس میکنم بخدا کسی که داری این متن رو میخونی یا برام دعا کن به خواستم که درمانه برسم یا که برام از خدا بخواه تا منو بکشه من دیگه طاقت ندارم
.فریبا



RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - شریفه - 1395 / 6 / 18

سلام دوستان عزیز
امیدوارم مشکل همتون با کمک خدا حل بشه, واقعا مشکلاتتون دردناک بودن ولی یه نکته رو فراموش نکین که خداوند بزرگ بندگان خوبش رو تست میکنه, شما وقتی که یک نرم افزار کامپیوتری داشته باشی اگه خیلی روش کار کرده باشی اونو بیشتر تست میکنی که برای فروش اماده کنی حال و روز ما ادما با کمک خواستن از خدا حل میشه و این نکته رو فراموش نکنید که قبل از اینکه ثانیه و دقیقه ی بعد بیاد, خدا اونجا حضور داشته و میتونه هوای ما رو داشته باشه, از خدا میخوام مشکلات همتون حل بشه, اگه میخونین یه صلوات بفرستید و بگید آمین



RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - مهمان - 1395 / 6 / 30

باسلام خدمت شمادوستان این سایت را الان پیداکردم تو گوگل.3ماهه عروسی کردم شوهرم  چشماش ضعتف شده رفتم دکتر میگه آرپی چشمی داره  میگه الان اینطورشدم 3هفته پیش سردرد شدید گرفت با دوا دکتر خوب نشد بردمش بیمارستان بستریش کردم پس از انجام معاینه بازم تشخیص آرپی مشخص شد .خیلی داغون شدم از نظر روحی بخدا دیگ خنده از لبام رفته.بااین وضعیت کم درآمدیمون هی این دکتر اون دکتر این بیمارسنان اون بیمارستان . دکترا میگن راهی نداره   نمیشه کاریش کرد.فقط توسل وتوکلمون بخداس.توروخدا شما مردم دست اندرکاران این سایت  ما رو راهنمایی کنید چرا جوابمو نمیدید التماس میکنم خدا کمکم کن بحق ائمه اطهار. رحم بشه به جوونیش.
کسی اینجا نیس.


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - نگار - 1395 / 6 / 30

باسلام خدمت شما.برادرشوهرم سه ماه متاهل شده دوهفته پیش سردرد شدید گرفت با دوا دکتر خوب نشد بردیمش بیمارستان بستری کردیم پس از انجام  تی اسکن و ام آر آی معاینه چشم پزشک مشخص شد آرپی چشمی داره.همسرش خیلی داغون شده از نظر روحی بخدا دیگ خنده ازلبابش رفته.بااین وضعیت کم درآمدشون هی این دکتر اون دکتر این بیمارسنان اون بیمارستان میکنن.دکترا راهی نداره میگن صبر کنید و جامیدی هست فعلا نمیشه کاریش کرد.فقط توسل وتوکلمون بخداس.توروخدا شما دست اندرکاران این اسیت بما کمک کنین  بحق ائمه اطهار رحم بشه به جوونیش .

کسی اینجا نیس جوانمونو بدید.





RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - صغری - 1395 / 7 / 16

سلام صغری هستم 28سالمه اشتارگات دارم خیلی دلم گرفته دارم داغون میشم دوس دارم درمان بشم اما هیچ خبری نیست دارم دیوونه میشم وقتی میبینم دخترای 14یا15ساله فامیل خودشونو عزک بزک میکنن.......شدن اینه دغم وهم سنای من یه بچه دارن اما من بااین درد کوفتی مجردم واز تظاهرای الکی ک از ازدواج خوشم نمیاد خسته شدم.تورو قران برام دعا کنید خب بشم وازدواج کنم من تو مهمونیا خجالت میکشم برم اخه تنها دختر مجرد فامیل منم.
من یه سوال داشتم همیشه و همه جا شنیدم باید از خدا ترسید!!!

چرا باید از خدایی که خیلی مهربونه و دوسمون داره بترسیم؟؟؟
میشه مفهموم این جمله رو بهم بگین.


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - س.ر - 1395 / 7 / 16

سلام س هستم من یه دختر 18 ساله هستم .امشب که داشتم پیام های شما رو میخوندم نا خداگاه گریم گرفت نمیدونم چرا .دیگه نتونستم بقیه پیام ها رو بخونم بعدا باز میخونم . من خیلی از مشکلاتی رو که شما دوستای گلم نوشتین رو دارم ولی خدا رو شکرمریض نیستم  زندگی تسبتا آرومی دارم ولی گاهی اوقات قدرسلامتیم رو نمیدونم وچرا ناشکر میشم .توی زندگیم گناه زیاد کردم ولی دیگه سعی میکنم دنبالش نرم و بعدش نومید نشم و توبه کنم شما هم امیدتون رو از دست ندید خوب میشید چون خدا خیلی بزرگه یه زمانی بهتون کمک میرسونه که حتی فکرش رو هم نمیکردید.برای همتون دعا میکنم، برای منم دعا کنید.


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - مهمان - 1395 / 7 / 21

باسلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام تاسوعا و عاشورای حسینی بنده علی هستم 26 ساله که به خاطر بیماری RP نتونستم در مراسم عزاداری امام حسین شرکت کنم ازین بابت بسیار ناراحت هستم به نظر من این دنیا هم مثل اون دنیا هم بهشت داره هم جهنم که ما بیماران آرپی و اشتارگات رو بی گناه انداختن توی جهنم و روزبه روز بیشتر عذابمون میدن والا منکه دیگه ازین عذاب دردناک خسته شدم پس کی خدا مارو ازین جهنم نجات میده؟؟؟


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - عزت - 1395 / 7 / 22

سلام منم ارپی دازم چقد خوبه این سابتو ایجاد گردید بخداچن روزحالم خوب نیس یکی رودوس دارم ۲سال هرچقدبهش میگم درکم نمیکنه میگه دوسم داره ولی فک کنم عادت کرده دوسم نداره چن سال پیش یه پسردوسم داشت همش میخاست کنارم باشه بهم گیرمیدادمخبت میکردگریه میکردهیچی به چشم نمیومدچون دوسش نداشتم الان من عاشق یکی شدم کارایی که اون پسره میکردومن سراین میکنم ولی براش غیرطبیعی رفتارامودرک نمیکنه میگه روانیم,کرم دارم,من حق میدم درکم نکنه چون یه روزمنم درک نکردم اگه اون باگریه باهام دردودل کردمن نمیتونستم.دلسوزش باشم اگه برام وقت میزاشت من درمیرفتم ولی الان دارم به یکی التماس میکنم اولویتت من باشم نخاب,نخور,تروتف ریح اول به من برس به من محبت کن ولی اون نمیتونه ازش ناراحت نیستم چون درکش میکنم منم یه روزباکسی وقتموپرکردم که فقط میخاستم تنهانباشم ,خدابهم قدرت بده بتونم تحمل کنم وچشامو خب کنه تا بتونم قبول کنم که نمیخادمنو,بتونم جوابشوندم چون به من لطمه میخوره اون میادسمتم چون محبت منومیخادخودمونه بهم عادت کرده,خدااون اول خودشومیخادبعدمت وولی من اول اونومیهام بعدخودمو,نمیدون م شایدحق بااوته من حساسم من گیرمیدم ولی نمیدونم چمه فقط میخام کنارم باشه فقط وفقط اولویتش من باشم,یه روزکه توزندگیم اومدازم مخبت خواست محبت کردم بیشترازاون چیزی که درتوانم بودالان ازم خستس خداکمکم کن


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - مهمان - 1395 / 8 / 8

سلام عزت جان دوست من خودت اصلا فهمیدی چی نوشتی خودت یه دور از اول تا آخرش بخون ببین چی متوجه میشی


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - مهسـا - 1395 / 8 / 12

سلام دوستان منم ارپی دارم یه سوال 2تا ارپی میتونن با هم ازدواج کنن لطفا راهنمایی کنید.


RE: : بخش مخصوص مهمانان و بازدیدکنندگان - سلام - 1395 / 8 / 13

سلام ضمن تشکر از زحمات شما
من یه چشمم مشکل داره دیدش خیلی ضعیفه حتی با عینک دید فرق نمیکنه رفتم دکتر عکس گرفت از چشم چپم گفت مشکل شبکیه داری تو عکس 2سه تا لکه سیاه دیده میشه گفت فعلا درمان ندارد و چشم راستم نمره 7 هس دید داره آیا میشه لیزیک کرد ؟و واسه چشم چپم یه راه امیدی هست؟